۱۳۸۷ شهریور ۱۷, یکشنبه

چکیده ای از “جنسیت به مثابه اجرا” : مصاحبه ای با جودیت باتلر


مصاحبه توسط Peter Osborne و Lynne Segal ، لندن، ۱۹۹۳
سوال: مایلیم با اين پرسش شروع كنيم كه تو كارهايت را در عرصه‌ی متنوع مطالعات جنـسيتي در چه جایگاهی قرار می‌دهی. بيشتر مردم نوشته‌هاي اخيرت را با آن‌چه به عنوان “تئوري كويـير” شناخته شده است در پیوند می‌دانند. اما ظهور مطالعات گـي و لـزبيـن، به عنوان يك پديده‌ي انضباطي مجزّا، رابطه‌ی بعضي از اين كارها را با فمينيسم به مشكل انداخته است. آيا خودت را اصولا بيشتر به عنوان يك فمينيست مي‌بيني يا يك نظريه‌پرداز كـويـير، يا اینکه از انتخاب میان این‌دو سر باز مي‌زني؟
باتلر: باید بگویم بیشتر يك نظريه‌پرداز فمينيست هستم قبل از اين‌كه يك نظريه‌پرداز كـوييـر يا تئوريسين گـي و لـزبيـن باشم. تعهدات من به فمينيسم شايد تعهدات ابتدايي من هستند. “معضل جنسيتي” (Gender Trouble) انتقادي بود از ناهم‌جنس‌خواهي اجباري در درون فمينيسم، و این فمينيست‌ها بودند كه مخاطبین مورد نظرم را تشکیل می دادند. در آن زمان .....ادامه مطلب
+ نوشته شده در دوشنبه 21 مرداد1387ساعت 9:1 PM توسط م.ک.
GetBC(4085);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

سلطه مردانه و «تاریخ زنان»( یوآر اسوین میر، ترجمه نریمان رحیمی)(2)


بخش دوم وقتی که یک تجزیه و تحلیل علمی درباره ی موضوعی مانند سلطه، در معرض افکار عمومی قرار می گیرد لزوما باعث تاثیرات اجتماعی می شود. این تاثیرات اجتماعی می توانند در دو جهت و سوی مختلف شکل بگیرند: یا اینکه بصورت نمادین موجب تقویت سلطه شوند، بدین ترتیب که یافته های این تجزیه و تحلیل مثل این باشند که گویا گفتمان سلطه را تایید می کنند یا نقطه مشترکی با این گفتمان دارند (گفتمانی که آرا و احکام منفی آن، صورت بیان ناب و مستند بخود می گیرد). و یا اینکه چنین تجزیه و تحلیلی می تواند به بی اثر کردن آن موضوع (در اینجا سلطه)، درست مثل افشا شدن یک موضوع سرّی دولتی، از طریق بسیج قربانیان آن کمک کند. بنابراین چنین تجزیه و تحلیل علمی می تواند مورد همه نوع سوء تفاهمی قرار بگیرد، چیزی که پیش بینی آن ساده تر از روشن کردن پیشاپیش این مسئله است.با توجه به چنین وضعیت دشواری در نحوه ی برداشت ها و دریافت ها، امکان این وجود دارد که تحلیل گر وسوسه شود تا به صداقت اش تکیه کند و به آن متوسل شود و این موضوع را در نظر نگیرد که در چنین مسائل حساسی، نه صداقت کافی است و نه ایمان و .......ادامه مطلب
+ نوشته شده در سه شنبه 8 مرداد1387ساعت 9:45 PM توسط م.ک.
GetBC(4055);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

سلطه مردانه و «تاریخ زنان»( یوآر اسوین میر، ترجمه نریمان رحیمی)(1)



بخش اول نویسنده: یوآر اسوین میر – بخش انسان شناسی پزشکی – انستیتوی پزشکی عمومی و پزشکی اجتماعی – دانشگاه اسلو /

«قدرت نظم مردانه (masculin) در اجتماع امروزی ناشی از این است که نیازی به دلیل و حجت ندارد، نیازی به توجیه خودش ندارد». بوردیو، در توافق با تئوری اقتدار مردانه، معتقد است که اجتماع، زیر سلطه ی شکلی از مردانگی است که هم برای زنان بطور کلی و هم برای بسیاری از مردان، بعنوان اجتماعی سرکوب گر عمل می کند. بوردیو می خواهد بدین ترتیب به فهم موضوع بازتولید سلطه گری و زیر سلطه بودن بطور کلی و بخصوص در مورد زنان در اجتماع امروز، کمک کند. اینکه چرا مبارزه در راه برابری حقوق جنسیتی از الگوی اساسی روابط جنسیتی-مبتنی بر سلطه ی یکی بر دیگری- تلنگری نخورده است. اما هدف این تجزیه و تحلیل، تنها توصیف وضعیت یک اجتماع یا پردازش یک ........ادامه مطلب
+ نوشته شده در سه شنبه 8 مرداد1387ساعت 9:44 PM توسط م.ک.
GetBC(4054);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

سپهر زنانه ( انسان شناسی شناختی)(سمانه اعتصامی)


این نوشته به کلاس نظریه های جدید انسان شناسی، نیم ترم اول 1386-87 ارائه شده است. آیا دنیای زنان و مردان لزوما متفاوت است و چهارچوبهای شناختی متفاوت است که آنها را در دو قطب متضاد قرار می دهد؟ تفکر غالب بر اندیشه سیاسی _ اجتماعی سنتی علاوه بر تفاوت های بیولوژیک , تضادهای روحی _ شناختی را نیز میان زنان ومردان بدیهی می شمارد . در این اندیشه , زنان در دنیایی متفاوت و پست تر از مردان به سر می برند که آنها را در جایگاه ابژه وفرع بر آنان قرار می دهد :
« زنان دنیایی دارند که قابل قیاس با دنیای مردان نیست . جرج زیمل »
در مقابل , بعضی از مکاتب فمنیستی نظیر رادیکال ها ویا .....ادامه مطلب
+ نوشته شده در پنجشنبه 2 اسفند1386ساعت 9:29 PM توسط م.ک.
GetBC(3811);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

افسردگي در زنان
در تمامي جوامع دنيا، زنان بيش از مردان دچار افسردگي مي شوند. اين اختلاف مي تواند ناشي از عوامل گوناگون زيستي، روان شناختي، محيطي، فرهنگي و يا ترکيبي از آنها باشد. به لحاظ زيستي اين اختلاف ممکن است به علت مصرف داروهاي رژيمي، آرام بخش ها، قرص هاي ضد بارداري، مصرف دخانيات و الکل باشد که ميزان ترشح انتقال دهنده هاي عصبي را مختل مي کند. از طرف ديگر، زنان ممکن است به دليل تداخل عمل هورمون هاي جنسي بدن شان مستعد ابتلا به افسردگي باشند. به لحاظ روان شناختي نيز اين احتمال وجود دارد که زنان تمايل بيشتري دارند که مشکلات خود را بپذيرند و درصدد درمان آنها برآيند. به لحاظ فرهنگي و اجتماعي نيز زنان بيشتر از مردان مي کوشند تا ارتباط خود را با ديگران توسعه دهند و حفظ کنند، اما در فرهنگي که به استقلال و خودکفايي بها مي دهد، تمايل به دلبستگي نوعي ضعف تلقي مي شود و همين امر، يعني ناهماهنگي بين رفتارهاي زنان و ارزش هاي فرهنگي منجر به کاهش عزت نفس و حس ارزشمندي در زنان مي شود. در برخي موارد نيز اين طور به نظر مي رسد که زنان بيش از مردان علايم و شکايات خود را از افسردگي بيان مي کنند و يا آنکه مردان در برابر مشکل افسردگي خود بيشتر مقاومت مي کنند و راه .......ادامه مطلب
+ نوشته شده در دوشنبه 29 بهمن1386ساعت 9:55 PM توسط م.ک.
GetBC(3781);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

نقدی روانکاوانه بر مباحث فمینیستی، جنسییتی و فمینیسم ایرانی -3
جسم خواستهای خویش را به اشکال مختلف بیان می کند و این خواستها در دیسکورس و زبان پذیرفته و جذب می شوند و اینگونه به جسم دیسکورسیو تبدیل میشوند و از طرف دیگر این جسم دیسکورسیو به معنای مفهوم دقیق و کامل جسم نیست، بلکه معنای خلق شده وسمبلیک جسم است که مرتب در بازی جسم و دیسکورس متحول می شود. اینگونه ما به سان سوژه و جسم توسط دیسکورس آفریده میشویم و همزمان این جسم دیسکورسیو توسط خواستهای مداوم جسم ما، که مرتب از ناخوداگاهی به خودآگاهی در حال عبور و جذبند، در حال تحول و تکامل است و دیسکورس بایستی مرتب خواستهای نوی جسم و یا تحولات مورد نیاز جسم را برای توانایی بازتولید خویش، رمززدایی، جذب و بشیوه تمنای سمبلیک بیان کند. اکنون در جهان مدرن نگاهی نو و جسم گرایانه در عرصه های مختلف در حال رشد است که در واقع بباور من که یکی از .............

ادامه مطلب
+ نوشته شده در جمعه 19 بهمن1386ساعت 8:37 PM توسط م.ک.
GetBC(3700);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

نقدی روانکاوانه بر مباحث فمینیستی، جنسییتی و فمینیسم ایرانی -2
همانطور که نگاه میان مادر و کودک در حین شیردادن تبلور این دایره و چرخه ارتباطیست و هر کدام در دیگری هم معشوقش و هم این را می جوید که او درباره اش چه می اندیشد و چگونه او را می بیند. به این خاطر نیز اگر کودک در چشمان مادر نشانی از کینه و یا پارداکس خشم و عشق و یا اثری از ناراحتی ببیند،سریعا می خندد تا با خنده این خشم و طلسم نگاه را بشکند و دوباره به پارادکس و ارتباط متقابل و لبخند متقابل مادر دست یابد. اینگونه نیز انسان بیمار که اکثرا دچار گرفتاری و اسارت در افسون نگاه دیگری، گرفتاری در چشم پدر و مادر خیالی و گرفتاری در چشم و افسون نگاه امیال خویش است، رابطه اش با دیگری بشکل رابطه ژوئیسانس نارسیستی،یعنی رابطه یکطرفه سکسی و تبدیل دیگری به یک ابژه و < دیگری> کوچک، مانند تبدیل زن به یک < واژن> و یا تبدیل مرد به سان وسیله بیان خشم به پدر خیالی می باشد و ناتوان از خندیدن به خویش و دیگری و شکستن طلسم و ایجاد ارتباط متقابل و پارادکس است. حاصل این موضوع ارتباط متقابل در رابطه جنسیتی این است که مرد در حالیکه در پی دستیابی به فالوس و تمناست و اینگونه با قدرت مردانه در پی تصاحب دیگریست،اما چون همزمان در نگاه دیگری در پی دیدن این است که دیده شود و مورد عشق واقع شود،پس در این ارتباط به بخش زنانه خویش هرچه بیشتر تن می دهد و هر چه بیشتر به تلفیق قدرت و عشق دست می یابد و مرتب به درجات جدیدی از این تلفیق دست می یابد. همینگونه ..............ادامه مطلب
+ نوشته شده در جمعه 19 بهمن1386ساعت 8:36 PM توسط م.ک.
GetBC(3699);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

نقدی روانکاوانه بر مباحث فمینیستی، جنسییتی و فمینیسم ایرانی -1
داریوش برادری -د.ساتیر
روانشناس/ روان درمانگر


فمینیسم، بقول جولیا کریستوا در مقاله <زمان زنان>(1)، سه مرحله عمده در مسیر تحول خویش گذرانده است که این سه مرحله را می توان به مرحله برابری طلبی زنانه، تفاوت طلبی و تفاوط طلبی زنانه تقسیم کرد. جامعه ایرانی در یک بحران هویت عمیق است و این بحران هویت به اشکال مختلف بحران فردیت،بحران جنسیت،بحران جنسی و عشقی، بحران گیتی گرایی، بحران هویت ایرانی و مسائل قومی و غیره خویش را نشان میدهد. راه عبور از این بحران، دست یابی به یک هویت مدرن ایرانی و چندلایه است که من آن ..........ادامه مطلب
+ نوشته شده در جمعه 19 بهمن1386ساعت 8:35 PM توسط م.ک.
GetBC(3698);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

سکسوالیته و هویت زنانه

مصاحبه گر: مریم انصاری (رادیو دویچه وله) www.dw-world.de © Deutsche Welle.

آيا تناسبی برقرار است میان رابطه‌ى قدرت بين زن و مرد در آميزش جنسى و رابطه‌ى قدرت آنان در اجتماع؟ و در این رابطه آيا قائل ‌شدن یا نشدن حق لذت جنسى براى زن جلوه‌اى‌ست از ساير حقوق او در عرصه‌ى جامعه؟

پرسمان حق و هویت جنسی
این پرسش یا بهتربگوییم پرسمان (آمیزه‌ای از پرسشها) را با رضا كاظم‌زاده، روانشناس، در میان می‌گذاریم. کاظم‌زاده، مقیم بروکسل است و یکی از موضوع‌های پژوهشی او هویت و جنسیت است. نفس موضوعی که با وی در میان می‌گذاریم باعث می‌شود که در صحبت به عاملهای مختلفی پرداخته شود و پای مفاهیم مختلفی به میان آید: مفاهیمی چون مردانگی و زنانگی، و عاملهایی چون ترس مردان از زنان.
کاظم‌زاده میان قدرت در رابطه‌ی دو جنس و قدرت آنان در جامعه هم‌پیوندی می‌بیند. او در مورد حق زن در رابطه‌ی جنسی و پیوستگی حقوق اجتماعی وی با این حق چنین می‌گوید:
«مسئله‌ى حقی كه زن در ارتباط با رابطه‌ى جنسى دارد، در حقيقت برمی‌گردد به حقى كه در رابطه با بدنش دارد و اينكه كلاً ارتباط خود با بدنش را، مخصوصاً در دوره‌ى كودكى و نوجوانى، به چه شكلى تجربه كرده است. مسلماً اگر بدنش تحت تملك خودش ..............ادامه مطلب
+ نوشته شده در جمعه 5 بهمن1386ساعت 0:52 AM توسط م.ک.
GetBC(3592);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

خندیدن به زنانگی
یک تحقیق تازه درباره انگاره‌های تبعیض جنسی در فرهنگ عامه

امید حبیبی‌نیاکارشناس روان‌شناسی بالینی و پژوهش‌گر ارتباطاتomidha@gmail.com
بسیاری از ما، هر روز تعداد بسیار زیادی جوک با سوژه‌هایی که به نوعی به زنانگی مربوط می‌شود، می‌شنویم؛ می‌خوانیم یا ویدیوها و عکس‌هایی ظاهراً طنزآمیز در همین رابطه را در سایت‌های مختلف می‌بینیم. ولی شاید در وهله نخست به ماهیت کاملاً آشکارا ضد زن و یا به عبارت دیگر تبعیض جنسی‌گرایانه این سرگرمی‌ها، پی نبرده ..........
بخش مهمی از کلیشه‌های هالیوودی ماهیتی جنسیت‌گرایانه دارند، مرلین مونرو و تام اوول در نمایی از فیلم خارش هفت ساله
ادامه مطلب
+ نوشته شده در یکشنبه 30 دی1386ساعت 9:27 PM توسط م.ک.
GetBC(3560);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

از قرباني بودن دست بکشيم

لوئيزال. هيبسياري از ما زنان به عنوان يک فرهنگ، به اين باور دچار شست وشوي مغزي شده ايم که براي «خوب» بودن لازم است نيازهاي ديگران را بيش از نياز خودمان در اولويت قرار دهيم.بسياري از ما زندگي مان را براي شکوفايي آنچه بايد باشيم، نه واقعيت آنچه هستيم صرف مي کنيم. زنان بسيار زيادي وجود دارند که در رنجش و ناراحتي فراواني به سر مي برند چرا که احساس مي کنند بدون هيچ الزامي «مجبور به خدمت کردن» به ديگران هستند. بنابراين از آن رو است که شمار زيادي از زنان خسته و فرسوده اند. مادراني که شاغل هستند، معمولاً دو وظيفه تمام وقت ................ادامه مطلب
+ نوشته شده در پنجشنبه 6 دی1386ساعت 9:17 PM توسط م.ک.
GetBC(3555);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

ديدگاه سنتي به زن در جامعه ايران

همه مي دونيم كه دخترها از پسرها زودتر بالغ ميشوند.اين بلوغ تنها فيزيكي نيست بلكه عقلي هم هست.يعني اينكه وقتي يه پسر و دختر 10 ساله رو بغل هم ميزاري عملاً ميفهمي كه دختر خيلي بهتر از پسر مسائل رو درك ميكنه.اين ماجرا ادامه داره تا بعد از مدتي كه سير نزولي به خودش ميگيره.يعني جاي دختر و پسر در سنين 17 – 18 سال عوض ميشه و از اونجا به بعد همينطور فاصله بين اين 2 تا زياد ميشه.دليلش واقعاً چيه؟ چرا بايد اينجور باشه؟ اگر دقت كنين ميبينين كه اين مورد دقيقاً از زماني شروع ميشه كه مادر تصميم ميگيره دخترش .............



ادامه مطلب
+ نوشته شده در دوشنبه 26 آذر1386ساعت 3:0 AM توسط م.ک.
GetBC(3320);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

چگونه جذاب، فریبنده و دلربا باشیم؟

نويسنده: سوده
فریبندگی یعنی اینکه بتوانید دیگران را به سوی خود جذب کنید. این خصلت اخلاقی به مرور زمان بدست می آید، از آنجایی هر یک از افراد در زمان تولد با میزان مختلفی جذابیت پا به این دنیا می گذارند می توان گفت که درصد بسیار زیادی از جذابیت اکتسابی است و با کمی تمرین به راحتی قابل دسترسی خواهد بود. مانند رقصیدن هر چه بیشتر تلاش کنید، موفق تر خواهید بود. تلاش و توجه تمام و کمال به نیازها و خواست های دیگران می تواند به شما این اطمینان را بدهد که به چهره یک فرد جذاب تبدیل شده اید.
مراحل
1- طرز ایستادن خود را تصحیح کنید. اگر شرایط بدنی شما در حد مطلوب قرار داشته باشد، گویای این مطلب است که یک فرد با اعتماد به نفس بالا هستید، حتی اگر از درونتان هم یک چنین احساسی نداشته باشید. در زمان راه رفتن باید محکم و ثابت قدم بردارید. کمرتان کاملاً صاف باشد، و شانه ها به سمت عقب گرایش داشته باشند. شاید در ابتدا زمانیکه یک چنین وضعیتی را تمرین می کنید برایتان قدری عجیب و دشوار باشد، اما پس از سپری شدن چند روز به آن عادت پیدا می کنید.
2- ماهیچه های صورت را رها کنید. سعی کنید ماهیچه های صورتتان را رها کنید تا صورت، حالت طبیعی و دلپذیر خود را داشته باشد. با این چهره می توانید رو به دنیا کنید و به همگان بگویید که از هیچ چیز نمی هراسید...........


ادامه مطلب
+ نوشته شده در یکشنبه 4 آذر1386ساعت 0:29 AM توسط م.ک.
GetBC(3188);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

علائم علاقه مندي زنان




شـنيدن جواب رد از طـرف يـك زن بـراي مـردان اصـلا"مسئله خوشايندي نمي باشد. هيچ چيـز بـه انـدازه اينكه زن روياهايتان تقاضاي ازدواج شمـا را نـپـذيـرد، براييـتـان گـران تـمـام نـمي شود. پـيـش خـود تـصـور ميكرديد كه او به شما علاقه مند است ولي احتمالا" برداشتتان از علائم علاقمندي او اشتباه بوده است.
از نقطه نظر مردان، زنان هنگام ابراز علايق رومانتيك خود بصورتي زيركانه و پيچيده عمل ميكنند(مگراينكه طرف مقابلشان خوش تيپ و پول دار باشد آنجوريكه خودشان اظهار مي كنند) و اكثر آنها جوابهاي ضـد و نقيضي ميـدهـند چون خودشان مطمئن نيستند كه چـه چيزي در سرشان ميگذرد.
بنابراين آنچه كه اغلب آقايان به دنبالش هستند، يك سري ...............




ادامه مطلب
+ نوشته شده در چهارشنبه 30 آبان1386ساعت 5:56 PM توسط م.ک.
GetBC(3158);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

زن‌ها تاریخ مصرف دارند!



سارا همکار ما که یک سر و هزار سودا دارد چند وقت پیش از نتایج یک تحقیق در دانشگاه هاروارد برایمان ‌گفت که در آن از میان دو هزار زن که به پرسش‌های پژوهشگران جواب داده بودند درصد بالای‌شان گفته بودند خودشان را زیبا نمی‌دانند و البته درصد بسیار بالاتری گفته بودند خودشان را سکسی نمی‌دانند. من فکر کردم که بد نیست از دوستان دور و برم همین سوال‌ها ربا بپرسم ببینم آیا در بین زنان ایرانی هم ماجرا از همین قرار است؟عارفه و نسرین دو دختر جوان ساکن تهران که سوالم .............



ادامه مطلب
+ نوشته شده در چهارشنبه 9 آبان1386ساعت 11:22 PM توسط م.ک.
GetBC(3069);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

زنان و فمينيسم

در طليعه سخن، رواست كه دوازدهمين سالگشت مجله زنان را شادباش بگويم. در دياري كه عمر مطبوعات آن را چندان كوتاه مي كنند كه انسان همواره ياد پروانه هاي زيبا و عمر كوتاه شان مي افتد، پايداري دوازده ساله شما سزاوار خجستگي است و اميد كه همچنان پاينده باشيد. بدين مناسبت چنانكه خواسته بوديد سطوري را قلمي مي كنم كه شايد پراكنده نويسي و به قول طلاب «مباحث شتي» بنظر آيد و گاهي داخل موضوع (يعني گفتاري پيرامون مجله باشد) و گاهي خارج از آن اما به هر صورت موضوع آن «زنان» است و غرض تكريم آن.از آنجا كه مجله زنان با دفاع از حقوق زنان آغاز كرد و در آغاز جلوه فمينيستي نداشت اما به مرور و امروز آشكارا خود را در جرگه جنبش فمينيستي مي داند و بر آن شدم با نكته اي در همين زمينه فتح باب كنم. بديهي است ...............




ادامه مطلب
+ نوشته شده در چهارشنبه 9 آبان1386ساعت 8:24 PM توسط م.ک.
GetBC(3064);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

شناخت شناسی فمینیستی(1)(راسل برنارد، ترجمه: هما مداح)


محققان فمینیست چطور می دانند که چه می دانند؟ ادعاهای معرفتی بر چه اساسی بنا می شوند؟ داده های تحقیقات فمینیستی چه هستند؟ چه رابطه ی میان واقعیت مشاهده شده و شواهد (evidence) وجود دارد؟ دلایل چگونه ساخته می شوند؟ در فمینیسم در مورد هریک از این سوالات بحث هایی وجود دارد. این بحثها وسعت عمل بیشتری از آنچه منتقدان تصور می کنند، به تحقیقات فمینیستی می بخشند. شیوه ی متعارفی (orthodoxy) برای انجام تحقیقات فمینیستی وجود ندارد، اما انواع تحقیقات فمینیستی وجود دارند که هرکدام نماینده ی دوره ای در تحقیقات فمینیستی نیمه ی دوم قرن بیستم هستند. این دوره ها عبارتند از: زن مداری (gynocentrism) ، تئوری نقطه نظر (standpoint theory) و آنالیز میان بخشی (intersection analysis). هر کدام از این دوره ها معرف درجه، عمق و اشکال مختلفی از انتقادات .................



ادامه مطلب
+ نوشته شده در یکشنبه 29 مهر1386ساعت 2:1 PM توسط م.ک.
GetBC(2985);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

- زنانگی در اندیشه نیچه،فوکو و دریدا



منبع : سایت اثر


رویا فتح اله زاده- نوشته حاضر می کوشد، شمه ای از یاری اندیشه های فردریش نیچه ، میشل فوکو و ژاک دریدا را در حوزه زنان نشان دهد.تاکنون نیچه فیلسوفی ضد زن معرفی شده اما از زاویه ای دیگر می توان او را یاریگر اندیشه در محور زنان دانست. وی با توجه نهادن به فرهنگ دیونیزی و به تبع موسیقی ،رقص،تردید در معنا،و استعاره که همه به نوعی ویژگی تاریخی زن محسوب می شوند کمک شایانی به ایجاد متن زنانه داشته است. نیچه دیونیزوس – خدای رقص و سرمستی و مظهر بی خودی ونا آگاهی- را در مقابل آپولون ایزد خرد و خودآگاهی و نظم زنده می کند و باروری فرهنگ یونان را همزیستی ..........




ادامه مطلب
+ نوشته شده در پنجشنبه 12 مهر1386ساعت 11:16 PM توسط م.ک.
GetBC(2855);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

مادرانگی، فمنیسم و جنسیت زنانه در افکار و نظریات ژولیا کریستوا
کلی الیور - ترجمه: مهری جعفری


1- «مادر بودن از دیدگاه گیوانی بلینی» (2)
«مادر بودن از دیدگاه گیوانی بلینی» برای اولین‌بار در دسامبر 1975 و بعد با آخرین تغییرات در 1977 منتشر شد. (این زمانی بود که کریستوا پسر خود را حامله بود.) کریستوا در بخش اول این کتاب یعنی «بدن مادرانه»، نظریه مادرانگی خود را با آن‌چه که در تحلیل بعضی از نقاشی‌های بلینی از «مدونا و کودک» پی گرفته بود، به کار گرفت. وی استدلال کرد که دو نوع مباحثه از مادر بودگی که در حال حاضر در دسترس است یعنی مباحثه علمی و مباحثه مسیحی، برای توضیح دادن مادرانگی کافی ............




ادامه مطلب
+ نوشته شده در سه شنبه 3 مهر1386ساعت 11:43 AM توسط م.ک.
GetBC(2775);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

تأثير فمينيسم بر انديشه و هنر معاصر
امید شمس




مسلماً بحث در باب تأثير فمينيسم‌ بر انديشه‌ى معاصر نيازمند مقدمه چينى مبسوطى است كه در اين زمان كم مجال طرح ندارد. اما شناخت صحيح فمينيسم، شناخت ريشه‌ها، بنيادها و تاريخ تحولات آن، براى روشن شدن ادعايى كه موضوع حرف‌هاى امروز من است ضرورى است . پس قبل از وارد شدن به بحث اصلى لازم است با پديده‌ى فمينيسم و مراحلى كه انديشه‌ى فمينيستى در طول لااقل دو قرن طى كرده آشنا شويم .
آغاز مبارزه براى « زنان » شايد به قرن ١٧ باز گردد و به مبارزه‌ى زنانى چون مادموزال دومن پانسن، مادام دو لانگ ويل، آنه مارى شورمان و به اعتراض ٥٠٠٠ زن در ١٦٤٣ در برابر مجلس عوام فرانسه براى پايان جنگ داخلى و … در ١٧٩٢ مارى ول استون كرافت مقاله‌اى تحت عنوان « دادخواستى براى حقوق زنان » منتشر كرد: «وقت آن رسيده است كه انقلابى در رسوم زنانه پديد آيد و به زنان عزت و شرف از دست رفته‌شان را باز گرداند و زنان به عنوان عضوى از جامعه‌ى بشرى سهمى در اصلاح جهان داشته باشند ». اين سرآغاز جنبشى بود كه در قرن نوزدهم به ............





ادامه مطلب
+ نوشته شده در دوشنبه 2 مهر1386ساعت 11:41 AM توسط م.ک.
GetBC(2771);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

فلسفه فیمینیسم .روح ا... حاتمی

وقتى مبانى فلسفى فمینیسم را دست گرفتم تا متنى از نوع مرور کتاب بنویسم فکر نمى کردم کار به متن پیش رو بکشد که کشید. پس از خواندن این کتاب نکاتى چند مهم به نظرم رسید که آنها را خواهم آورد و این مسئله متن حاضر را بیشتر از نوع انتقادى مى کند تا مرور، هرچند پیش از پرداختن به این نکات نگاهى گذرا دارم به آنچه در این کتاب آمده: «مرورى بر مبانى فلسفى فمینیسم» از پنج فصل تشکیل مى شود، در فصل اول آقاى خسرو باقرى تاریخ شکل گیرى فمینیسم را از آغاز تاکنون برمى شمارد. در فصل دوم ما با دو نوع رویکرد فمینیسم به فلسفه مواجهیم. در رویکرد اول، فمینیسم از درون فلسفه رایج، به عنوان یک گرایش فلسفى در کنار گرایش هاى دیگر که ساختار کلى فلسفه رایج را پذیرفته، پیدا شده و از درون خود فلسفه به نقد آن مى پردازد. در این گروه کسانى چون سیمون دوبوار، فلمن و... جاى دارند. ولى در رویکرد دوم که از آن کسانى چون لوس ایدگیارى، لوید و بوردو است کل جریان فلسفه غربى به اتهام مذکر بودن همه ساختارهاى اندیشیدن ...........



ادامه مطلب
+ نوشته شده در یکشنبه 1 مهر1386ساعت 2:9 PM توسط م.ک.
GetBC(2761);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

جادوی زن !

غروب یکی از روزهای سال 1882 بود . پل ره (Paul Ree ) فیلسوف معروف پروسی که در رم اقامت داشت در منزل پیرزنی که معمولا منزلش مکانی برای تجمع فیلسوفان و روشنفکران بود دعوت شده بود . درجمع اون شب یک دختر جوان و زیبای بیست و یک ساله به نام لو فون سالومه ( Lou von Salome) که برای تعطیلات با مادرش از روسیه به رم اومده بود نظر فیلسوف رو به خودش جلب کرد. ره خودش رو معرفی که و هر رو سرگرم بحث و گفتگو در مورد خدا و اخلاقیات شدن . ایده های دختر شباهت عجیبی به ایده های ره داشت . دختر با حرارت بسیار راجه به عقایدش صحبت می کرد و در عین حال چشمانش برق خاصی از شیطنت و دلربایی داشت که ره رو دچار سردرگمی میکرد . بعد از اون شب، فیلسوف و دختر چند بار دیگه هم با هم دیدار کردن و در مورد مسایل مختلف به بحث و گفتگو پرداختن. لو می دونست که پل ره دوست صمیمیه فردریک نیچه فیلسوفه معروفه که اون هم در ایتالیا به سر می برد و به پل پیشنهاد کرد که په خوبه اگر اونها بتونن ..........


ادامه مطلب
+ نوشته شده در یکشنبه 1 مهر1386ساعت 11:31 AM توسط م.ک.
GetBC(2766);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

زبان زنانه:


در حوزه‌ی نقد ایرانی ـ البته به طور کلی ـ معمولن قسمت مقدماتی یک نگره یا یک نظر ، شایع و ورد زبان و قلم‌ها می‌شود، و تبدیل می‌شود به حکمی جامد و ساری برای داوری‌ و ارزش‌یابی‌. از این نمونه است، یکی این که زبان داستان نباید شاعرانه باشد ( که ساده‌لوحانه حکمی است و درستش این است که زبان داستان باید نحو نثر داشته باشد نه نحو شعر ) و دیگری این حکم که: ادبیات، زنانه مردانه ندارد، و هر متنی که دارای معیارهای ادبیات باشد، سوا از این که آن را زنی نوشته باشد یا مردی، ادبیات است و بس. این نظر یا داده، کاملن درست است، وقتی ........





ادامه مطلب
+ نوشته شده در شنبه 31 شهریور1386ساعت 2:6 PM توسط م.ک.
GetBC(2760);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

حكومت و مسألة حجاب
بر اين مدعاي ما در كتاب «مسألة زن، اسلام و فمينيسم» كه: «مسألة حجاب اگر در ارتباط با خودش باشد (در منزل، با محارم، در تنهايي و...)، دخالت در آن شرعاً بي وجه و عقلاً نامعقول است و ورود دولت در اين حدود نيز به نظام توتاليتري منجر مي شود؛ اما از آنجا كه مسألة حجاب در ارتباط با ديگران موضوعيت داشته و تأثير و تأثر و تبعات جدي بر آن بار است، بي توجه بودنقانون مداران و جامعه نسبت به آن معقول نيست»،(1)
خرده گيري شده و ادعا شده كه: «همان طور كه ديده مي شود، استدلال نويسنده نه بر پاية نص يا منابع فقهي، كه بر پاية منطق شخصي است. علاوه بر اين، دو مسألة مهم در منابع ديني مربوط به حجاب به چشم مي خورد كه باعث مي شود نتوان فقدان استدلالهايي از اين دست را براي داشتنپايه يي شرعي، به منظور اثبات اجتماعي بودن حكم حجاب، كافي دانست: 1) استثنائات بر همگاني (فراگير) بودن حكم حجاب: (استثناي حجاب براي كنيزان، نگاه به سر زنان اهل ذمه و باديه نشينان)، آيا مي توان با وجود اين همه استثناء در مورد همگاني بودن حجاب، آن را يك امر اجتماعي به شمار آورد؟؛ 2) شواهدي بر حكومتي بودن حجاب ..........



ادامه مطلب
+ نوشته شده در شنبه 31 شهریور1386ساعت 3:17 AM توسط م.ک.
GetBC(2751);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

راز موفقیت کلئوپاترا

آیا فکر می کنید دید گذشتگان به امور شهوانی و تحریکات جنسی کمتر از امروز بود؟ آیا فکر می کنید روش زندگی آنان معصومانه تر از امروز بود؟ ملکه مصر، کلئوپاترا زیر لحاف کشور خود را از دست رومیان نجات داد! اگر مجالس بزم و عیش و نوش رومیان قدیم را امروز برایمان روی صحنه به تماشا می آوردند، بلافاصله آنرا محکوم می کردیم و مهر ضدّ اخلاقی و زیاده روی در امور جنسی بر آن می چسباندیم…
افراط و زیاده روی یکی از بارزهای اصلی بسیاری از امپراطوران رومی بود، حتّی در امور جنسی. در این میان مقام اوّل متعلّق به Caligula ،کالیگولا (12-41 پس از .........



ادامه مطلب
+ نوشته شده در شنبه 17 شهریور1386ساعت 5:39 PM توسط م.ک.
GetBC(2655);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

مصاحبه با هلن فیشر/2

بخش آخر؛

خیلی از مردم نگرش فقط ما امریكاییها را با فرانسویها یا ایتالیاییها درباره آمیزش و سكس با غیر از همسران قانونی خودمان مقایسه می كنند. آیا میشود به این موضوع از دید وسیعتری نگریست؟

در 84 درصد فرهنگهای دنیا، مردها اجازه دارند بیش از یك زن بگیرند. و اگر ثروتمند هم باشند و از عهده جسمی آن و مخارجش نیز برآیند میتوانند هر چند تا زن كه بخواهند بگیرند. مردان حتی بی خانمان آفریقای جنوبی «چند- زنه» هستند و از قضا اگر مردی فره مند، كاریزماتیك، بوده و به اندازه كافی ثروتمند و نیز خیّر باشد و بتواند بیش از یك زن بگیرد همه او را تحسین میكنند. وقتی من بخاطر تحقیقات با قبیله ناواجو در نیومكزیكو زندگی می كردم در میانشان چند تا مرد بودند كه دو یا سه و یا حتی چهار زن داشتند. در این فرهنگ، همسر اول معمولاً قدرتمند ترین و اصلی ترین همسر یا سوگلی است. غالباً وی ممرِّ معاش بهتری دارد، از موقعیّت بالاتری برخوردار می باشد و سه زن دیگر در ذیل او از اهمیت های دوم، سوم، و چهارم بر خوردارند.

آیا اینگونه سامان از سیاست منزل، چند – زنی، منجر به آشفتگی و در هم آمیختگی آمیزشی و سكسی نمیشود؟

آه، این كار كاملاً منظم بوده، آئین، ترتیب و قاعده خاصّ خود را داراست. هر فرهنگی در دنیا برنامه آمیزش و سكس قاعده مند و خاصّ بخود را دارد. در هر فرهنگ ...........



ادامه مطلب
+ نوشته شده در شنبه 17 شهریور1386ساعت 5:39 PM توسط م.ک.
GetBC(2654);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

مصاحبه با هلن فیشر/1

بخش نخست؛

«هلن فیشر» انسان شناس در مورد چند همسری، وفاداری و اینكه چرا یك دختری جوان مثل «مونیكا لوینسكی» باید به دوست یا خواهر گفته ای مثل «لیندا تریپ» اطمینان كند، با ما صحبت می كند.
نوشته «تریسی كوآن»
ترجمه آزاد و اقتباس «تارا»

4 فوریه 1998 با افكاری پریشان از خواب بیدار شدم در حالیكه داشتم به رابطه بین مونیكا و لیندا دوست و خواهر گفته بزرگتر، و قاعدتاً رازداری، كه به مونیكا خیانت كرد فكر می كردم. آیا این به معنای هشدار و زنگ خطریست در جهت پایان صحبتهای واگویانه دختران و زنان…؟! به زمانیكه خودم در دوران نو جوانی و سپس حتی بعدها از اینگونه امور آنهم بدون نوبت و بی آنكه اصلاً دست خودم بوده یا مورد سؤالی واقع شده باشم تند تند حرف زده و پشت سر هم ورّاجی نموده، فكر می كردم. سپس گوشی تلفن را برداشتم و به دكتر «هلن فیشر» یك انسان شناس تكاملی، استادی كه حرفای زیادی راجع به منشا صحبت دخترها می داند تلفن كردم…
هلن فیشر

آپارتمان فیشر واقع در مانهاتان نیویورك كه در یك ساختمان آرام شرقی در محدودة پارك مركزی قرار دارد خیلی ظریف و زیبا اما دنج است. در اتاق خوابش عكس رنگی كه یكی از دوست پسرهای قبلی اش كشیده بود آویزان است. در این عكس دوست پسرش در .........



ادامه مطلب
+ نوشته شده در شنبه 17 شهریور1386ساعت 5:38 PM توسط م.ک.
GetBC(2653);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

نیروی محّركه مُـدها


1. ماهیت مُـد، الگوبرداری های آن، Fad، واگیری فراگیر مطابق رنگ و فرم روز شدن، و در كل تمام اینگونه تب و جنونهای مُسری كه حتی بظاهر در معقولترین نهادها مثل بازار بورس شاهد آنیم براستی چیست؟ آیا در میان همه اینها یك زیر ساخت بنیادیتر میتوان یافت تا با فهم مكانیسم آن بطور كلی قادر به تبیین «تغییرات فرهنگی» در مقیاس بزرگتری باشیم یا نه…؟! 2. به عبارت دیگر، آیا می توان در این الگوبرداریهای ساده در روند جا افتادن یك مُـد به مكانیزم و نیروی محرّكه ای از برای تبیین تغییرات فرهنگی دست یافت تا بتواند تغییرات عمده تری را، كه به نظر ما از مُدهای پیش پا افتاده برای جامعه مهمتر و بل حیاتی تر هستند، توضیح ...........



ادامه مطلب
+ نوشته شده در شنبه 17 شهریور1386ساعت 5:34 PM توسط م.ک.
GetBC(2652);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

رهائی از شرّ یك روح
2006


یکی بود یکی نبود…
غیر از خدا خیلی چیزای دیگه هم بود، منجمله مرد بیوه قهرمان «داستانِ ذنی» ما:
مردی بر بالین همسر در حال مرگش نشسته بود و برای آخرین بار به حرفهایش گوش می داد. زن که دیگر در این حال و روز نای حرف زدن نداشت با صدائی لرزان و ضعیف رو به مرد کرده و گفت: ”خیلی دوستت دارم و اصلاً راضی به ترک دستها و آغوش گرمت نیستم. فقط ازت می خوام که به من وفادار باقی بمونی و بهم قول بدی که بعد از مرگم با هیچ زن ..........


ادامه مطلب
+ نوشته شده در جمعه 16 شهریور1386ساعت 5:33 PM توسط م.ک.
GetBC(2651);
آرشیو نظرات آرشیو نظرات

منشاء اعتقادات، عــادات و رفتارهای موهوم و خُرافی/2


بخش آخر؛

یكی دیگر از مشاهدات اسكینر این بود كه دریافت اگر یك عادت موهومی یكبار در موجودی(كبوتر) تثبیت شد، اثرات رسوبی آن ساعتها پس از پایان مكانیسم پاداش همچنان باقی می‌ماند امّا در همان حال صورت و حالتش تغییر نیافته باقی نمی‌ماند؛ همانند پیشرفت تصاعدی یك موجود كه در طی آن دستخوش پیشآمدهای بسیاری می‌شود. به عبارت دیگر خرافات و توّهمات اگر چه از بین نمیروند امّا فرمشان دگرگون میشود. مثلاً در یكی از موارد خاصّ آزمایش، رفتار موهوم كبوتر، حركتِ سریع سر خود از وضعیت میانی به سمت چپ بود. پس از مدّتی این حركت با انرژی بیشتری صورت گرفت تا اینكه به چرخش تمام عیار بدن پرنده و حتی یاری گرفتن از پاهایش در این امر انجامید. بعد اسكینر مشاهده میكرد كه این حركت چرخشی تبدیل به خصوصیتی ..........
كی دیگر از مشاهدات اسكینر این بود كه دریافت اگر یك عادت موهومی یكبار در موجودی(كبوتر) تثبیت شد، اثرات رسوبی آن ساعتها پس از پایان مكانیسم پاداش همچنان باقی می‌ماند امّا در همان حال صورت و حالتش تغییر نیافته باقی نمی‌ماند؛ همانند پیشرفت تصاعدی یك موجود كه در طی آن دستخوش پیشآمدهای بسیاری می‌شود. به عبارت دیگر خرافات و توّهمات اگر چه از بین نمیروند امّا فرمشان دگرگون میشود. مثلاً در یكی از موارد خاصّ آزمایش، رفتار موهوم كبوتر، حركتِ سریع سر خود از وضعیت میانی به سمت چپ بود. پس از مدّتی این حركت با انرژی بیشتری صورت گرفت تا اینكه به چرخش تمام عیار بدن پرنده و حتی یاری گرفتن از پاهایش در این امر انجامید. بعد اسكینر مشاهده میكرد كه این حركت چرخشی تبدیل به خصوصیتی غالب در رفتار كبوتر شده‌ است.
«عادتهای موهومی» در مجموعه طبیعی موجودات و منجمله میان ما انسانها شكل می‌گیرند. با وجود این، باز هم می‌توان گفت كه اجرای این امر توسّط كبوترها، آنهم بطور مكّرر، نسبتاً غیرعادی است. كبوترهای خُرافی اسكینر درست مثل حسابگران عمل میكردند، امّا حسابگرانی كه در اشتباهند. آنها فقط از امكان وجود رابطه‌ای بین پدیده‌ها در محیط بسته اطرافشان، «جعبه اسكینر»، آگاه بودند و نه به عوامل موثّر خارج امّا دخیل در آن. مخصوصاً كه این پاداش دلخواهشان بود و رفتار مورد نظر نیز از عهده‌شان برمی‌آمد.
عادتی مانند هُل دادن سر به گوشه قفس در بدو كار، ناخودآگاه و اتّفاقی بود. كبوتر لحظه‌ای قبل از دریافت پاداش، بطور اتّفاقی سر خود را به این حالت برمیگرداند؛ بنابراین در ذهن خود یك نتیجه‌گیریِ امتحانی و حدسی می‌كند كه حتماً باید رابطه‌ای بین این دو اتفاق، ولو از نظر ما بیربط، وجود داشته باشد؛ پس بار دیگر با تكرار این حركت در انتظار دانه بعدی می‌ماند. مسلماً جعبه اسكینر نیز درخواست او را به جا می‌آورد ( عمل دانه‌دهی دستگاه به صورت مكرّر…). اگر كبوتر این حركت را انجام نمی‌داد، متوّجه می شد كه لازم نیست تلاشی برای بدست آوردن دانه بكند. امّا این ممكن نبود، مگر اینكه او واجد مغزی علیل باشد تا حسابگر و بدان تبعاً قضاوت خود را مشكوك و معلّق بپندارد. اگر انسانها نیز در این جعبه آزمایشی قرار می‌گرفتند همین امر در مورد آنها نیز صدق می‌كرد.
اسكینر در شرح این مورد به مقایسه قماربازانی می‌پردازد كه بهنگام كارت بازی، یك سِری اعمال عبث، مانند وِرد خواندن برای شانس موفقیت، یا فوت در میان كارتها و از ایندست اباطیل برای خود بافته‌اند. مثلاً در بازی بولینگ، وقتی كه توپ از دست بازیگر رها شد، دیگر امكانی برای تغییر جهت آن برای برخورد با هدف وجود ندارد. جالب اینجاست كه حتی بازیگران كاركشته نیز بسیاری از مواقع بعد از پرتاب، ادای توپشان را درمی‌آورند و یا دولّا دولّا راه رفته خود را می‌پیچانند و ناسزا می‌گویند، تو گویی می‌توانند با این همه تقلّا، دستور مسیر راه را به توپ بیچاره و خنثی انتقال دهند. حالا من یك سوال از شما میكنم؛ وقتی كه قهرمان پرتاب وزنه پس از چرخاندن چندین باره طناب آن در دست خود ضمن حركاتی دورانی وزنه را بالاخره رها میكند این وزنه چه مسیری طی میكند ؟! خط راست ؟! یا مارپیچ و بعد راست ؟!
چرا ما متمایلیم كه كیفیّت مومنتوم یك شیئ را در چگونگی طول مسیر حركت آن موثّر بدانیم ؟! چرا برخی از ما مانند ژان ژاك روسو معتقدیم كه كمّ و كیف ساخت و سرشت ”طبیعی انسان“ در ”نیكی“ او سهیم و دخیل است؛ مگر این جمله او نیست كه در كتاب «گفتمان» خویش نوشت:“ انسان طبیعتاً خوب آفریده شده است” ؟! روسو در همین مورد، و حدّاقل، به سه گمراهی دچار شده است؛
1) طبیعت خداست و بنابراین مخلوقاتش كاملند، (اصلاً «ممپلكسهائی» چون علم و تكنولوژی و نیاز حیاتی و مبرم نوع انسان بدانها نشانه نقص مهندسی طبیعت است.)
2) «انسانِ طبیعی» از «انسان متمدّن» خوشبخت تر می زیسته است، (تا شما خوشبختی را در چه تعریف كنید؟)
3) استنتاج «بایدها و نبایدها و ارزشهای اخلاقی اعمِّ از خوب و بد» از دل «هستها و نیستها و امور واقع و فكتووال»، (طبیعت نه تنها صامت است بلكه به قول داروین ”از چنگال آن خون می چكد و از دندان آن گوشت آویزان است.“ اصلاً «انسان طبیعی» به معنائی كه روسو زمانی میپنداشت آنهم پس از پیدایش «همو سپینس» و «خود-بازساز یا كپیگری» دیگری بنام «مِمْ» آنهم گاه در رقابت با «ژن» و بدان پیدایش «زبان» دیگر دارای مابازاءِ وجودی و خارجی نیست.)
هر سه مغلطه بالا در همین نوشته كوتاه او در موعظه اش به بشر بسادگی قابل مشاهده است: ” ای انسان، از هر سر زمینی که آمده ای، با هر باوری که داری، گوش فرا دار که این تاریخ توست که من برایت میخوانم امّا این تاریخ را از روی کتابهای همنوعانت که همه دروغ است، نمیخوانم بلکه آنرا از کتاب طبیعت که هیچگاه دروغ نمیگوید، برایت میخوانم. هر چیزی که از طبیعت ناشی میشود نیک است. زمانی را که من میخواهم برایت بازگو کنم به زمان بسیار دوری بازمیگردد از اینکه تو چگونه از آنچه که بودی، تغییر کرده ای. زندگی همنوع تو که من میخواهم آنرا بر اساس کیفیاتی که به تو رسیده است، شرح دهم اینست که آموزش و خوی و عادت تو قادر خواهند بود که (آن کیفیات) را فاسد کنند اما هرگز قادر نخواهند بود آنرا ویران نمایند. این دوره، دوره ای است که تو آرزو داشتی که نوع انسان در آن بماند. مصائب و ناراحتی های بسیاری که در وضعیت حاضر برایت پیش آمده است و در آینده بیشتر خواهد شد و تو احتمالا دوست داشتی که به آن دوره بازگردی“
Discourse on Inequality, p. 104
حال به نوع حیوانی خود، یعنی‌ «هومو سیپینس» بازگردیم. با در نظر گرفتن «هستی» بعنوان «جعبه اسكینر انسان»، چگونه می‌توان گفت كه كدامین الگوها و نمونه ها اصیل و حقیقی هستند ؟ كدام احتمال و پیشآمد الله‌-بختكی است و كدامیك نه ؟! ساده است؛ برای اجتناب از خرافاتی شدن راههایی وجود دارند كه به علم «حسابگری یا آمار» معروفند. چاره دیگر طرّاحی آزمایشات علمی مربوطه است كه در خور وارسی عمومی و قابل تكرار با‌شند؛ همین .

هیچ نظری موجود نیست: